دیوان اشعار حسام الدین

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

شعر شماره-70

۱۴۵ بازديد

/به تابان/

به تابان روی قالی داری از نو
به دار زن نخ زقالی داری از نو
بباران طرحو طرح شو زقالی
زقالی چون ببافی از طرح عالی
ببافانی تو از نخ دار قالی
زشعرم گمشده نخ زقالی
بقالی چون ببافی طرح عالی
میان دارقالی تا بهاران باف دارقالی
زنقطه خط من را شعر بشو تو
به دانه زساقه طلوع بهتری نو

 

حسام الدین شفیعیان

شعر شماره-68-69

۱۴۰ بازديد

/نان زندگی آهن/
باور میکنم خطوط نارنجی احساس را زیر نان هایی خشک برای تفکر از نبودن ها
سکوت ممتد رد شدن قطار هایی از مسافران کوتاهی زمین
دون کیشوت های قهرمانی برای فرزندان منتظر
شوالیه های دردهای زمین
مرگ از نان برای رد شدن از بهشت زندگی
سمفونی مرگبار آهن از قلب بر زندگی
حسام الدین شفیعیان

/آدمک ها/
آدمک هایی از جنس گذر از کارناوال زندگی
سه اپیزودیه تولد برای زندگی مرگ برای فراموشی
فلاش بکی از اشک هایی در آینه ای از تاریخ عکاسی
رمان سقوط عشق یا پوپولیست خوانیه باور عشق در جهان در گذر از سیگنال های خط خطی
متینگ تن هایی شبیه ماهی های مرده از تکه شدن استفراغ مغز از خیال صلح
فلش فیکشن هایی کوتاه شده از رمان های بلند
تیتر اخبار ،آگهی فوت از خط اول اسم
و تمام برداشت های ناتمامی از سکانس های تیپیک سازی برای گیشه هایی در خلوت
حسام الدین شفیعیان

شعر شماره-66-67

۱۴۳ بازديد

/مسیر بارانی/
مسیر را ادامه بده
شاید باران بیاید باز هم
باز رنگین کمان بشود بازم
تار دل ما از غم به شادی بشود بازم
تکرار همی قبل به بعدش بشود بازم
تکثیر سلول های کلمات خون تازه بگیرد بازم
با یه شعرم نکند باز دلم باران بگیرد بازم
حسام الدین شفیعیان
/چند خط باران کلمات/
باز جاده ی فکر من شده است بارانی
ابرهای خیالم شده است طوفانی
باز جمله همی بارش رگبار دارد
شایدم حرف کمی واژه ی تکرار دارد
نکند حرف من از تو کمی گفتن بیجا دارد
شایدم نقطه همی خط برایم کمی ماندن شیدا دارد
طوفان زده ام یا که امید به فردای بهتر زباران دارم
حاصلش رنگین کمان شد بگو جمله تمام دل آرام دارد
حسام الدین شفیعیان

شعر شماره-64-65

۱۴۷ بازديد

/چای بریز/
چای بریز حال بی تب تاب برای من بی تاب بریز
غزل بشو دو بیتیصنم بشو
پشت سر هم بریز
شور بشو
ختم برای مرحم این دل بشو
قند بریز
غزل به دل فکر مرا بهم بریز
شعر مرا جوانه شو خروش این نشانه شو
حال برایم کمی حرف بریز
پشت سر هم بریز
شاعر-حسام الدین شفیعیان
/شعر پست مدرن/
/نگاه/
عصر رنسانس یا قرن اتم از شکاف ذرات آن
عصر آمدن نانو تکنولوژی جوراب با طعم پرتقال 
فیزیک کوانتونومی مجهول در تکامل حل از قبل به بعد
تکثیر سلول های بنیادی ریشه نخاع مغز خشکیده
قرن نگاه های مادون قرمزی از شنل قرمزی های مدرن پارازین عصر متود 
جنین های سردرگم از آمدن آیا هست زمین
و فردای تابوت انگیز عصر جنگهای صلیبی یا یونان باستانی از نوین
شاعر-حسام الدین شفیعیان

شعر شماره-62-63

۱۴۵ بازديد

تپانچه پدر بزرگ هیچگاه شلیک را بخود ندید
در کنج اتاق برای زندگی آجری سرد شده بود
مدال های او را کلاغ های پارک با خود بردهبودند
هیچکس باور نمیکرد مرد تنهای نیمکت شکسته ی پارک
ژنرال جنگهای پر از پیروزی باشد
او تاریخ را با خود به تنهایی اش میبرد
و سکوت مرگبار تابوتی شده بود از خاطراتش
حسام الدین شفیعیان

/مردگان زندگان یا زندگان مردگان/
خفته ان این مردگان زندگان
مردگان ز غم این زندگان
گاهی اشکو گاهی ماتم برای زندگان
زندگانند مردگان یا مردگانند زندگان
شایدم از بهر دنیا برده اند سنگی زبهر زندگان
پروازی تا بسوی آسمان از برای رفتن از این زمین مردگان
حسام الدین شفیعیان